عباس ع
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
دلبری دارم نظیروهمتا نداره
چهره ای داره تو آسمون ماه نداره
دیونش شدم آخه جز این راه نداره
توگلی ومن خار توأم /یا ابوفاضل مددی
گرفتار توأم
شور عشق تو به سینه ام وپر می زنه
مجنونت اومد در خونت در می زنه
ارباب نوکر وگهگاهی هم سر می زنه
هرچه باشه نوکر توأم /ریزه خوره از سفرهٔ
برادر توأم
من چی بگم از وفا ومهر وکرمت
تذکره می خوام تاکه بیام در حرمت
هرکی درد داره دخیل میشه بر علمت
چی میشه ما رو نگاه کنی/درد بیماران ازکرم
آقا دواکنی
دشت نینوا شاهد جانبازی تو
دست بریده شده سر افرازی تو
علقمه شده مکان عشق بازی تو
راه حق نمودی جان نثار/شاه تشنه لب میکنه
برتو افتخار
دنیا ندیده مانند تو با ادبی
رفتی درفرات نخوردی آب تشنه لبی
ازبهره طفلان همواره در تاب وتبی
در دم آخر کردی صدا/یا اخا مرا دریاب
ززین گشتم رها
فرموده حسین اخا دگر پشتم شکست
سقای حرم داغت دل زینب نشست
ازتن کی جدا نموده ات از تو دو دست
ازحرم شنو هر دم صدا/مانمی خوایم آب ای عمو
بیا درنزد ما
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی